صادقعـــــلـی رنجبـــــــر
ما را چه شده است و پای در چه مسیری گذاشته ایم و به کدام مقصد رهنمون شده ایم؟! وچرا تا این حدخودرا به تغافل و تجاهل زده و از تخت قدرت و غرور پایین نیامده و همچنان بر رخش خودخواهی خویش می تازیم؟! رسانه های ما و بیگانگان و بیگانه پرستان از اخباروگزارشاتی پر شده است که جانمایه های اصلی آنان اثبات وجوداختلاف،جنگ قدرت،آشفتگی وناسازگاری نیروها،طیف ها،نهادها،احزاب،نامزدها ومقاماتی است که تا کنون در درون نظام،اهداف انقلاب اسلامی را پیگیری ومحقق می کردند! برای کشف درستی همین ادعا کافی است فقط به برخی تیترها در چند روز گذشته توجه کنیم:
1-گلایه های آیت الله استادی درنمازجمعه قم واعلام سکوت وعدم حضوردرمحافل وبازتابهای آن
2-اعلام آمادگی آقایان موسوی وکروبی برای حضور درنماز جمعه به امامت هاشمی رفسنجانی
3-انتساب مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهورعلیرغم نظربزرگان دینی وسیاسی وبازتابهای آن
4-خطبه های آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه و ارائه تحلیل و چند پیشنهاد شامل آزادی بازداشتی های اخیر،اجازه انتشار روزنامه های دارای مجوز، اجازه مناظره و انعکاس تمامی نظرات در رسانه ملی و نهایتاً پایبندی همه به قانون به عنوان فصل الخطاب و واکنشهای تند مربوط به آن
5-ضرب و شتم حجت الاسلام کروبی در نماز جمعه و اظهارات ضد و نقیض در باره آن
6-انتشار ناگفته های کردان وشائبه هایی مبنی بر دروغ پراکنی،کیش شخصیت و اختلاف افکنی
7-مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر ممنوعیت دو اشتغال همزمان در قوای سه گانه
8- سقوط هواپیمای مسافربری و تبلیغ ناتوانی مدیریتی دولت در راستای تامین امنیت پرواز
9-آزادی 5دیپلمات ربوده شده ایرانی و تبلیغ ناتوانی دیپلماسی دولت دراستیفای حقوق این افراد
10-تصرف چاه نفتی ایران توسط ارتش عراق و ناتوانی دیپلماسی دولت در بازپس گیری آن
11-مواضع جدید روسیه مبنی بر احتمال دستیابی ایران به بمب هسته ای و بهانه ای برای تاخیر در راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر و تبلیغ ناتوانی دولت در تعامل ها و سیاست های خارجی
12-کشتارمسلمانان درسین کیانگ چین و انتقاد شدیدازدولت بخاطرعدم محکومیت دولت چین
13-شایعه احتمال عدم حضورفراکسیون اقلیت مجلس درجلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی
14-شایعه و شائبه کوچ مراجع تقلید و علمای حوزه های علمیه از قم به نجف و یا حتی لبنان
15-شایعه ضرب وشتم پیک آیت الله سبحانی توسط اعضای دفتر آیت الله مصباح یزدی
16-صدور فتواهای مغرضانه توسط مرجع مطرود امام راحل در قم علیه نظام و رهبری
17-میدان داری خبرگزاریها،کیهان وسایتهای دولتی وحامی دولت درپرداختن به موضوعات جامعه
18-اظهارات یزدی،جنتی،مصباح،خاتمی،کروبی،موسوی،رضائی،انصاری، ،کعبی،رسایی،توکلی،مطهری، افروغ،حبیبی،الهام وسایرین پیرامون هاشمی،مشائی وکشتار مسلمانان درچین ومسایل جاری کشور
19-صدور رنجنامه ها و واگویه های فرزندان شهیدان مطهری و بهشتی و مرحوم طالقانی
20-دیدارهای پرتاثیر خانواده های بازداشت شده هاو آسیب دیدگان اغتشاشهای اخیر اگرچه بازهم میتوان به آمارآن افزود!اما چون مشت نمونه خرواراست به همین مقداراکتفا میشود!
شما از این تیترهای خبری چه می فهمید و کدام خبر،خوشایندتولید و یا طراحی شده است؟!
منصفانه بگوئید اینروزها نظام دربرابرچه حجم از بمبارانهای همه جانبه قرارگرفته ومقاومت میکند؟
و ما تاچه اندازه سعی میکنیم نظام را به نقاط امن برده ،تا آن را از این تهدیدها ایمن نگهداریم؟!
الحق والانصاف! کدام نظام بین المللی میتواند حتی در برابریکی از این هجمه ها مقاومت کند؟!
چرا گمان میبریم که بافریادو اتهام متقابل به هم،زمینه های بیمه کردن نظام را فراهم میکنیم؟!
چرا یک طرف فکر میکند که اوضاع جامعه،امن وامان است ومیخواهد آن را گل وبلبلی نشان دهد! وطرف دیگر اصرار دارد که تمامیت افکار عمومی را مردد ونظام رافاقد اعتبار کافی نشان دهد؟!
چرا بجای درمان اصولی دردها،به کنارنهادن حلقه های واسط و مرضی الطرفین اصرار میشود؟!
چرادوطرف به جای پذیرش رهنمودهای رهبری،باحقیقت گریزی به ابهام آفرینی روی می آورند؟!
چرا دیگر خودمان را سپر نظام نمیکنیم و بلکه نظام را سپربلای خود قرارداده ایم؟!
آیا فکر کرده ایم که چرا و چگونه دوجمعه تاریخی را از دست داده ایم و از وحدت گریخته ایم؟!
آیاواقعاًفرهیختگان جامعه ماپیام ومحتوای کلام ومرام رهبری معظم رادرمسیروحدت نمی فهمند؟!
چگونه است که مردم کوچه و بازاراین چیزها را می فهمند و اما خواص از درک آنها عاجزند؟!
من معتقدم که صدالبته می فهمند،اما برخی به تجاهل زده ومبتنی برمنافع عمل میکنند! اما فقط نمی دانم که در این میان مردم چرا باید قربانی این دعواهای سطح بالا بشوند؟!
براستی آیا حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی و یا تضعیف دولت دکتر احمدی نژاد،پیروزی شيريني است؟!
به هر حال نمیخواهم بر تعداد سئوالهای موجود بیفزایم،بلکه میخواهم جهت پرهیز از تطویل کلام به تعداد راه حلها افزوده و با مخاطبان،ادبیات دیگری را در این حوزه تجربه کنم!
به نظر نگارنده،راه حل اصلی این معضلات،فراتراز پیشنهادهای کارآمدی که تا کنون گفته شده، کشف جریان مظنون و مرموزی است که در تمامی جناحها و طیفها نفوذ کرده و با باب کردن تندرویها و بکارگیری ساده لوحها،به شارژاختلافات و شعله ورترکردن فتنه ها می پردازد وضمن بدنام کردن خوشنامان وکاهش قدر خادمان و نیز صحنه سازیهای دروغین، فریبنده و باورآفرین، نمی گذارد که عقلای جناحین پروژه کاهش اختلافات و دشمنی ها را به اتمام برسانند!
این جریان مشکوک،با توزیع متوازن در تمامی طیفها،برای تندروها و تندرویها امتیاز ویژه قائل شده! ورفته رفته بخشهایی از رهبری جناحها را نیز به آنها می سپارد تا نیازی به حضور عینی آن نباشد!
این تندروها سخنگو میشوند!نماینده میشوند!مصاحبه میکنند!در تصمیم گیریها دخالت میکنند! مورد استقبال مشکوک خبرگزاریها، سایتها وروزنامه ها قرارگرفته وسران اصلی جناحها را نیز تحت تاثیرخود،هنجارستیزوتندرو میکنند!
این جریان مظنون،با ریختن سوخت اخبارکذب ومدارک جعلی به کوره اختلافات،آتش درگیریهارا به اوج رسانده وبا توجه به اتفاقات قابل استنادوبکارگیری نیروهای احساساتی،نه تنها احتمال فروکش مخالفتهای خصمانه را ازبین میبرد!بلکه علاوه بر آن هر روز بر موارد اختلافی افزوده نیز میشود!
هردم از این باغ بری می رسد! تازه تر از تازه تری می رسد!
برای صحت این ادعا میتوان به نقش فتنه انگیزهادی ومهدی هاشمی معدوم دربیت شیخ ساده لوح و مطرود امام ونیزفتنه انگیزیهای حسن شریعتمداری در فتنه های حزب خلق مسلمان اشاره کرد!
نهضت آزادی و انجمن حجتیه و طیفهای فکری نزدیک به آنها،نمونه های قابل اعتنای دیگری از این جریان مرموزند که کارگردانی اختلاف اندازی بین نیروهای انقلاب و مقامات نظام را به نمایندگی از سوی استکبار جهانی و به شکل نامحسوس به عهده دارند!
ساده اندیشی است که اگرفرد،جناح یا طیفی و یاحتی قوای سه گانه فکرکنند ازاین جریان مبرا بوده و امکان نفوذ به نرده آهنین آنها منتفی است ویارویت دزدانه پشت پرده آهنین آنها ممکن نیست! کلاهی و كشمیری را نباید فراموش کرد!
آنهم در شرایطی که سرکرده منافقین در چندسال قبل گفته بود که استراتژی استفاده از نفوذی ها تغییر کرده و دیگر به استفاده های انتحاری و نظامی از آنها فکر نمی کند!چرا که آنها قادر به انجام کارهای مهم تری هستند! آیا این هشدار مهمی نیست؟!
به همین خاطر لازم است حتی با احتمال لاف زدن و گزاف گویی آنها،جناحها با حوصله و تدبیر انقلابی، ،همه اعضای تاثیرگذارخودرا از فیلتر سخت گیرانه معیارهایی همچون وحدت گرائی، تدین، ولایتمداری،مردم دوستی وغیره گذر داده تا "سیه روی شود هرکه در او غش باشد!"
یادمان نرود در همین سالهای اخیر چقدر از افراد با ما بودند و لاف دوستی با انقلاب و امام و رهبری و جناحها میزدند،اما الان از آبشخور و آخور امریکا و انگلیس تغذیه کرده ومدال مزدوری بر سینه چسبانده اند!پس میتوان گفت که آنها در پروژه های جدید و استراتژی های تازه،ماموریتهای نو دارند که از جمله بجای ترور چند نفر،دنبال ریزش نیروهای چند هزارنفری و دههاهزار نفری از نظام اند که این امر با نفوذ در بین صفوف خودیها انجام میگیرد!البته خطر نفوذی ها خیلی بالاترازاینهاست!
آیا نباید به جای اقتدا به افراد،به معیارها تکیه کرده و احساساتمان راملاک قرار ندهیم؟!
در پایان با تاکید بر اینکه این انقلاب از دل حوادث متعددی سرافراز بیرون آمده است،برای تداوم این سرافرازی نیز بر هشیاری و افزایش دقت و حضور گسترده مردم در صحنه و حرف شنوی مقلدانه خواص از رهبری معظم و پرهیز از اجرای پروژه های مشکوک تفرقه افکنی حتی به سردمداری افراد بظاهر خوشنام و موجه!توصیه میشود!
با این توضیح که با یک ناکامی،دنیا به آخر نمی رسد و آدم عاقل بخاطر یک دغدغه 4ساله، سرمایه 30 ساله انقلاب اسلامی و اسلام 1400ساله را به تاراج نمی گذارد!
خیلی بجاست که نخبگان جامعه یکبار دیگر به آخرین رهنمودهای رهبری معظم در روز مبعث، پیرامون تعقل،تفکر و خردورزی گوش جان سپرده و به گفتن ها و نگفتن های عقلانی روی آورند!و این محبتها را با نفرت معاوضه نکنند!
روزگار است آنکه گه عزت دهد،گه خواردارد چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد!
صادقعـــــلـی رنجبـــــــر
عضـو هیئــت علمـــــی دانشـــــــگاه
30/4/88
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();